جمعه، فروردین ۰۴، ۱۳۸۵

زمزمه ای در بهار

دوشاخه نرگست ای یاردلبند
چه خوش عطری درین ایوان پراکند
اگر صدگونه غم داری ،چونرگس
به روی زندگی لبخند !لبخند!
*******
گل نارنج وتنگ آب وماهی
صفای آسمان صبحگاهی
بیا تا عیدی از حافظ بگیریم
که از او می ستانی هرچه خواهی
********
سحر دیدم درخت ارغوانی
کشیده سر به بام خسته جانی !
به گوش ارغوان آهسته گفتم :
بهارت خوش ،که فکر دیگرانی
*******
سری از بوی گل ها ،مست داری
کتاب وساغری دردست داری
دلی را هم اگر خشنود کردی
به گیتی هر چه شادی هست داری
*******
چمن ،دلکش ،زمین خرم ،هواتر
نشستن پای گندم زارخوش تر
امید تازه را دریاب ودریاب
غم دیرینه را بگذاروبگذر.


نظر دوستان

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی