سه‌شنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۹۰

عشق



غرض نهفتن آن فتنه نهاني نيست
توان گفتن آن راز جاوداني نيست
پر از اميد وهراسم كه هيچ حادثه اي
شبيه آمدن عشق ناگهاني نيست
ز دست عشق بجز خير بر نمي آيد
وگرنه پاسخ دشنام مهرباني نيست
درختها به من آموختند فاصله اي
ميان عشق زميني وآسماني نيست
به روي آينه پر غبار من بنويس
بدون عشق جهان جاي زندگاني نيست

فاضل نظري

سه‌شنبه، خرداد ۱۰، ۱۳۹۰

برق كار حرفه اي

پنج شنبه آخر ارديبهشت عمه عزيزم كه خيلي دوستش داشتم فوت كرد و حال وروزم كلي را بهم ريخت الان حدودا دوهفته ميگذره ولي هنوز حالم جا نيست گيج وويجم
فرداي همان روز يعني جمعه با چشمهاي ورم كرده وحال گيجم مشغول درست كردن سيم كشي لاله هاي شدم كه تازه خريده بودم سهراب هنوز خواب بود انگار جناب عزرائيل منواز خواب بيدار كرد و آورد نشوند پاي سيم برق لاله ها !!!من سيمها را وصل كردم وبراي اطمينان از درستي آن دو شاخه را زدم توي پريز، يه لحظه فكر كردم نكنه قسمت اتصال سيمها كه لخته بهم بچسبه واتصالي كنه حواسم نبود كه دوشاخه توي پريزه هر دوتا سيم لخت را با انگشتام گرفتم يك دفعه تمام بدنم شروع به لرزيدن كردن برق منو گرفت و ولم نميكرد وفيوز هم قطع نشد آنقدر جيغ زدم كه سهراب چهاردست وپا خودش را رساند ولي تا اون برسه برق منو ول كرده بودم نميدانم چه جوري ولي من روي زمين افتاده بودم وبا صداي خيلي بلند گريه ميكردم نميدانم چه كار خيري انجام داده بودم كه خدا عمري دوباره بهم داد وبرق منو ول كرد انگشتهاي هر دو دستم سوخت ودوتا تاول كوچك زد!!!


خلاصه از من به شما نصيحت ولي حواس درست وحسابي نداريد دست به برق نزنيد اينطوري يا خودتون را مي كشيد يا ديگران را به كشتن ميديد.

سه‌شنبه، آذر ۱۶، ۱۳۸۹

خوزستان






هفته گذشته ما يه ماموريت داشتيم به خوزستان ،جاي بسي تعجبه كه اين استان با گذاراندن سختيهاي زياد در دوران جنگ ودارا بودن بيشترين ومهمترين ذخايرآبي،برقي ونفتي كشور اينقدر محرومه ادم شرمنده ميشه وقتي از دهان آنها ميشنوه كه همه امكانات براي تهران وتهرونيه !!!
وقتي وارد شهر اهوازميشي ،راه آب باريك و كثيفي وسط شهر مي بيني كه يه زماني اسمش رود كارون بوده وكلي زيبايي داشته مردم شهر نه آب درست حسابي دارند نه هواي تميز نه شهر تميز اصلا نميتوني باور كني كه اين شهر مركز يكي از مهمترين وثروتمندترين استانهاي كشور .
توي بازديد از سد كارون (عباسپور)،يه سري هم به جزيره سد زديم جاي خيلي قشنگي بود وهواي فوق العاده خوبي داشت طبق صحبتهاي مسئول جزيره ،ويلاها براي عموم مردم آزاده وآنها مي توانند با هماهنگي يكي ويلاها را اجاره كنند چند روزي توي منطقه بمانند و از طبيعت زيباي منطقه لذت ببرند البته راهش يه مقدار دوره بايد بعد از اهواز حركت كني به سمت شهر مسجدسليمان، سد وجزيره شهيد عباسپورنزديكيهاي مسجدسليمانه .چند تا عكس از منطقه گرفتم ميخواهم شما هم ببينيد وكيف كنيد.

چهارشنبه، مرداد ۲۷، ۱۳۸۹

بازهم رمضون و ياد كودكي

ماه رمضون كه ميرسه خيليها مثل من فيلشون ياد هندستون ميكنه نميدانم چرا !!هر چه زمان ميگذره وخاطرات مختلف توي زندگي پيش مياد ولي ياد خاطرات كودكي انگار عميق تر توي ذهنها هك شده كه با يه نشانه از گذشته همه آن خاطرات براي آدم زنده ميشه.
براتون قبلا گفته بودم كه وقتي بچه مدرسه اي بوديم به محض اينكه مدرسه ها تعطيل ميشد وتعطيلات تابستوني شروع ميشد ميرفتيم لواسان خونه پدر بزرگم آنقدر اونجا مي مانديم تا موقعيكه دو روز مونده به مهر، برميگشتيم تهرون .البته مزاحم نبوديم براي خودمون خونه زندگي داشتيم ،هرچي از تابستون اون سالها يادم مياد ماه رمضون هم توش بود.ان زمان ما حدودا با نوه هاي ديگه پدر بزرگ يه ده دوازده تايي مي شديم .صبح زود همه بيدار مي شدند از بزرگترها گرفته تا بچه ها ...بعضي شبها از بزرگترها ميخواستيم ما را سحر بيدار كنن تا روزه بگيريم البته بگذريم كه فرداي آن روز هر چي توي باغ و آشپزخونه مي ديديم يه بخشي را يواشكي ميخورديم يه بخشش را هم نگه ميداشتيم براي بعد ازافطار ولي باز هم روزه بوديم .شبها يه نيم ساعت تا يه ساعتي بعد از افطار همه براي نماز ميرفتنتد مسجد ما هم به اتفاق بزرگترها با چادر هاي نماز گل گلي ميرفتيم مسجد وقتي همه نماز ميخواندند ما بچه ها رديف آخر توي مسجد مي شستيم و خوراكيهايي كه از صبح جمع كرده بوديم مي خورديم چه كيفي ميداد اين برنامه هر شب ماه رمضون با روزه يا بي روزه تكرار ميشد.

سه‌شنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۸

سال نومبارک

سال 88 باروبنه اش را جمع کرده ویواش یواش داره ما را برای همیشه ترک میکنه وفقط خاطراتش را برای ما باقی میگذاره سال گذشته سالی سرشار از درگیریهای سیاسی ومشکلات عدیده برای کشور عزیزمون ایران بود فکر میکنم خاطره این سال مثل سال 57 برای مدتهای طولانی توی ذهنها باقی بماند.
امسال اولین سالی که ما جشن نورزو را توی خونه خودمون میگیریم تازه الان متوجه میشم مشکلات آمدن بهار چیه ؟چقدر باید تلاش کنی تا بهار قدم توی شهر ما بگذاره خیلی ناز داره ها....
امیدوارم سال جدید سالی سرشار از موفقیت وسلامتی برای همه دوستان وعزیزان باشد